گُل کاشی

از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما، باشد که سرودی خیزد درخورد نیوشیدن تو...

گُل کاشی

از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما، باشد که سرودی خیزد درخورد نیوشیدن تو...

پرواستروس

دیروز رفتم آزمایشگاه هیستوشیمی آناتومیا که از اسلایدای اسمیر وا...ژن عکس بگیرم. دیگه خدا رو شکر موشای عاطفه به دادم رسیدن (یا خود عاطفه شاید) و تونستم هر چهار تا فاز سیکل استروس رو یه جا ببرم آتلیه! البت پیش خودمون بمونه ها نه اسلایدام خیلی توپ و محشر کبری بودن و نه کیفیت عکسا خوب از آب در اومد ولی خوب دیگه چون این اسلایدا رنگ آمیزی نمی دونم پاکولا! پاموکا! (اولش پا بود) نداشتن بهتر از این نمی شد و منم تنها کاری که تونستم بکنم این بود که تو پیکچر منیجر یه جلایی بهشون بدم و بچسبونم تو پایان نامه. این عسکه اون مرحله ایه که ما خیلی دوسش داشتیم و اگه بود می رفتیم واسه آزمایشای بعدی واگه نبود خمار می موندیم که ای بابا اینهمه از ظهر علاف شدیم و دیگر هیچ:



سر این گروه آخری مخصوصا خیلی اذیت شدیم که عوض یک ماه نزدیک 2 ماه طول کشید و آخرشم گند زدن به همه چی. مادرم اونروزا هر روز احوال موشا رو می پرسید و اونم تعجب کرده بود که چرا اینقدر اینا تو یه فاز گیر کردن و منم بهش می گفتم آره اینا پریودن و خوب نمیشن مارو گذاشتن سر کار اونم خیلی حال کرده بود و هر کی احوال منو ازش می پرسید بهشون می گفتش که موشاش پریودن و کارش گیره :)))))