این صد سال تنهایی فوق العادست امروز از اونجایی خوشم اومد که همه بی خوابی گرفتن و کم کم فراموشی اومد سراغشون و مجبور شدن رو همه وسایل اسم و مورد استفاده شو بنویسن تا بتونن به خاطر بیارن. خیلی قشنک بود تعبیرش، دقیقا این یه سال از زندگی من انگار همین طاعونِ بی خوابی بود مطمئنم چیزایی رو که ننوشتم هیچ وقت یادم نمیاد...
خوشم اومد ممنون
خواهش می کنم ممنون از حضور شما