گُل کاشی

از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما، باشد که سرودی خیزد درخورد نیوشیدن تو...

گُل کاشی

از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما، باشد که سرودی خیزد درخورد نیوشیدن تو...

می خوام برم به خونه!

آمو امروز بدنم کوفته بودا! داغووون! له له! منم که دنبال بهونه بازم مشقامو ننوشتم هی خدا پس این پایان نامه ی عزیز دل کی تموم میشه کی؟ امروز بلیط اینترنتی گرفتم واسه پنجشنبه که برم منزل به سلامتی صلوات! وی آی پی تک صندلی بود که یه تکی برداشتم ولی با موزیلا نشد بخرمش ینی خودم بیخود پرش کردم هر چی صبر کردم غیر فعال شه نشد و منم یه دونه از دوتاییهای ردیف دوم خریدم که یادم رف تیک خانم رو بزنم به اسم آقای اناردونه رزرو شد دقیقا بعد از خرید من اون صندلی تکی که الکی رزروش کرده بودم آزاد شد! حالا بریم شاید فرجی شد یه پسر پولدار جیگر نشست کنارم و منم خوشبخت شدم! البت اگه به شانس منه که یه کارگر افغانی میشینه کنار و من مجبورم تا خود خونه با چشم باز همینطوری بشینم والله!

نظرات 1 + ارسال نظر
خودم یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:33 ق.ظ http://porpot.blogsky.com

اونجا که خانم و آقا نداره، وقتی داری تو سایت پایانه ثبت‌نام میکنی باید جنسیت خودت رو مشخص کنی، البته الان هم میتونی زنگ بزنی ترمینال و بگی که اینطور شده تا توی سیستم برات اصلاحش کنن.

آره منظور منم همون بود زنگ زدم گف باشه حالو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد