گُل کاشی

از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما، باشد که سرودی خیزد درخورد نیوشیدن تو...

گُل کاشی

از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما، باشد که سرودی خیزد درخورد نیوشیدن تو...

معجزه؟!

آقا نمیشه یه معجزه بشه و من قبل عید دفاع کنم و برم پی کارم؟میشه ینی؟ بابا این چه وعضشه فک کن من کی کار عملیم تموم شده و تو نوشتن اینقدررررررر گیرم! والله! خدایا قبل از عید تموم شه بره پی کارش هان؟نظرت چیه؟ البته نمره م هم بیست شه و پشت بندش تکلیف این رشته پی اچ دی هم معلوم شه و من سه سوت قبول شم و یه کار تپل هم گیرم بیاد و تا بعدش با خیال راحت سرمو بذارم بمیرم حالا اگه یه کشف درست درمون و چند تا ثبت اختراع هم داشته باشم بد نیست خوب بالاخره از این زندگی باس یه نصیبی ببرم یا نه؟ خلاصه خدایا به فکر منم باش گناه دارم به خدا!

نظرات 1 + ارسال نظر
خودم پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:12 ق.ظ http://porpot.blogsky.com

خدایا فمیدی؟ زود کار این بلی ما رو را بنداز. با بوس و احترام.

خدیا در ضمن آرامش به همراه بهترینهای دنیا و آخرتتو نصیب دکتر ما بفرما.مرسی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد