گُل کاشی

از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما، باشد که سرودی خیزد درخورد نیوشیدن تو...

گُل کاشی

از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما، باشد که سرودی خیزد درخورد نیوشیدن تو...

شعر مردم

از اونجایی که کلا ریشه ی شاعری در من خشکیده گفتم یه وخ حسرت به دل نمونم و از درختای پربار دوستان شاعر استفاده کنم و این شد که سهراب به دادم رسید و ازش کمک گرفتم واسه اسم وبلاگ و اون یه خط توضیحات دوست داشتنی:) سهراب جونم اگه تو نبودی من این وقت شب از کجا شعر می آوردم؟ چقدر دنیای بعضیا کوچیکه واقعا:))
به خودم تبریک میگم واقعا که بعد چند هفته این بالاخره موفقیت نصیبم شد که این وبلاگو تاسیس کنم و مدیر عامل شم. هی خدا خودت چرخشو بچرخون مرسی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد